جوانی که چون سرو آزاده بود محمدرضا تورجی زاده بود
دلی داشت روشن به نور أمید که جز بر خداوند ننهاده بود
زیارت امام رضا (علیه السلام) برنامه همه ساله محمد و دوستان رزمنده اش
سید رحیم صفوی فرمانده اسبق سپاه در کنار شهید تورجی
شهیدان روزگاری و تورجی
هر دو جانشین گردان بودند
همیشه با هم کُشتی می گرفتند.
گردان خط شکن یازهرا (سلام الله علیها)
افتخار لشگر امام حسین (علیه السلام)
دو برادر بودند، صیغه أخوت خوانده بودند، لحظه ای از هم جدا نمی شدند.
شهید تورجی 70 روز پس از سید رحمان به ملاقات خدا رفت.
مزار آنها در کنار یکدیگر در گلستان شهداست.
عید غدیر و صیغه أخوت، این برادران هم أکنون در بهشت در کنار یکدیگرند.
ارکان گردان یازهرا (سلام الله علیها)
اخلاص عجیبی داشت، در مداحی سوز درونی او مثال زدنی بود.
اشک می ریخت و از عمق جان ناله می زد.
گردان یازهرا (سلام الله علیها) محمد همیشه می گفت:
شما فرزندان حضرت هستید، کاری کنید که در پیشگاه حضرت حجت (عج) رو سفید باشیم.
تهجد و نماز شبهای محمد عجیب بود.
این اواخر سجده یک نماز او 45 دقیقه طول می کشید.
محمد بعد از کربلای 5
این دهمین باری بود که محمد مجروح می شد.
با تلاشهای محمد، هیأت گردان یازهرا (سلام الله علیها) در همان سالها آغاز شد و تا حال نیز ادامه دارد
هیأت رزمندگان اسلام اصفهان (محبان حضرت زهرا)، هم أکنون محفل هزاران عاشق أهلبیت است.
گفته بود: می خواهم لباس سبز سپاه، کفنی باشد برای قیامت من.
این لباس حرمت دارد، بعد از شهادت این لباس را بر من بپوشانید.
خمپاره روی سنگر خورد، عجیب بود.
ترکش بزرگی به پهلوی چپ محمد خورد و ترکشی هم به بازوی راست!
محمد به صاحب نام گردانش اقتدا نمود.
تشییع جنازه شهید تورجی
خدا صبر عجیبی به مادر محمد داده بود
او با صلابت سخنرانی کرد.
شهید تورجی توسط پدر و مادرش دفن شد.
امام عزیز، مزار شهدا را تا أبددار الشفاء خواند.
این کلام نورانی برای شهید تورجی بیشتر مصداق پیدا کرد.